۱۰ ویژگی ایده پردازان بستن تنگه هرمز
تاریخ انتشار: ۸ بهمن ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۶۹۵۵۹۱۵
آفتابنیوز :
زیاد میگویند، اما تعدادشان اندک است. از ناکجاآبادها خبر میآورند و دچاراند به درد خود بزرگپنداری. خبرنگار نیستند؛ خبرساز هستند. گاهی میتوان عمیقا باور کرد که قانون را هم به رسمیت نمیشناسند. تا دلتان بخواهد تربیون دارند؛ ظاهرا واهمهای در دل ندارند. اخیرا نیز ایدهشان برای بستن «تنگه هرمز» گوش عالم را کر کرده است.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
از دیرهنگام تا به امروز، طیفی از افراد خاص در میدان سیاست ایرانی عرض اندام میکنند، که خود را انقلابیترین افراد معرفی، ولی بیشترین هزینهها را بر کشور تحمیل میکنند. ظاهرا این طیف، افراد رویینتنی هستند که با واژه افول و غروب در عالم سیاست ایرانی بیگانهاند. آنها «هزینهتراشان» به تمام معنا برای مردم هستند که همواره روایتشان با آنچه عموم جامعه لمس میکند، فرسخها فاصله دارد. برای شناخت این افراد، با ادامه نویسه حاضر همراه شوید تا این جماعت خاص را بهتر بشناسید.
۱- سوژههایشان بزرگ و ورودهایشان جنجالی: هزینهتراشان در باب مسائل خُرد سخن نمیگویند. سوژههایی که به آن وارد میکنند، حتما باید دو شاخص اساسی داشته باشد: اول، مسالهای بزرگ برای کلیت جامعه باشد و دوم، قابلیت جنجالسازی داشته باشد. ورود به مسائلی همچون مشکلات آشکار زندگی روزمره مردم همانند گرانی، فشار اقتصادی، بیکاری و... در دایره پردازشهایشان نیست. اگر ورودی هم صورت بگیرد، اساس آن است که طرح این مسائل همراستای با اهداف شوم رژیم صهیونیستی و تبلیغات بیگانگان است. آنها از قبل برای جنجالساز شدن حرفهایشان برنامه میچینند. گویی ورود به موضوعات ریز اجتماع و جنجال نیافریدنشان کسر شان خواهد بود.
۲- خوانشهایشان محیرالعقول و داییجان ناپلئونی: مسائل بزرگ را با خط جنجالآفرینی دنبال میکنند، اما با خوانشهای عجیب و غیرقابل باور. هزینهتراشان، عاشق طرح تئورهای داییجان ناپلئونی هستنئد. در پس هر ماجرا و رخدادی، پشت پردهای عجیب را میدانند که همه را باید انگشت به دهان کند. از درون کارتن «یوگی و دوستان» خط توهین به حضرت نوح را کشف، میدان فوتبال را به آوردگاه جنگ ایران و آمریکا تشبیه و حتی پیش آمده که میگویند در دنیا تنها دو قدرت باقی مانده، «ایران و آمریکا»؛ این دو قدرت نیز در رینگ هستند و باید دید که کدام یک مشت آخر را خواهد زد. نمونه دیگر ادعای محیرالعقولشان، طرح این ادعاست که هر کس که «زناش محجبه باشد، فوتبالیست شدن را بر نمیگزیند!» هر اندازه خوانشهایشان عجیبتر باشد، به نظر میرسد لذتشان دو چندان خواهد بود.
۳- تزهایشان به منتهی درجه بالیودی: همین جماعت هزینهتراش، برای امور مختلف چه تزهایی که ندارند! تزهایی بدیع، البته با تمِ فیلمهای سینما بالیود. برای نمونه یکیشان میگوید: «ببینید شیوه بودجه در آوردن سپاه چگونه است؟ یک جاسوس میگیرد (جیسون رضائیان) و در قبال آزادیاش، دولت ایران یک میلیارد و ۷۰۰ میلیون دلار از آمریکا میگیرد». البته عجیبتر آن است از درون همین ایده، تز به اسارت گرفتن سربازان آمریکایی و گرفتن هزینه بهای آزادی آنها، برای حل مشکلات اقتصادی کشور پیشنهاد میشود. تزهایشان برای اجرای قانون حجاب بماند که تا چه اندازه بالیودیست یا حتی گاهی برای حل مشکل ازوداج، تز افزایش حقوق متاهلها را مطرح میکنند.
۴- همه در مظان اتهاماند! حتی شما، من، او و شماها: ذهنیت پارانوئیدی (اختلال شخصیت بدبین) دارند. به زمین و زمان، عالم و آدم، همهکس و هیچکس مشکوکاند. همه در مظان اتهام و تارگت (نشانهگیری) شان هستند. دایره بدبینی آنها به اندازهای است که هیچ فردی از دایره اتهاماتشان در امان نیست. در کسری از ثانیه یک سوژه متعهد انقلابی را هم ردیف «شیطان» میبرند. خلص کلام اینکه آنها به همهچیز شک دارند؛ خیلی شک دارند!
۵- عاشق جنگاند و شیفته محو و نابودی دیگران: به واژگانی همچون «توافق»، «صلح»، «غرب»، «آمریکا»، «لیبرالیسم»، «مذاکره»، «تنشزدایی» و مهمتر از همه «برجام» و «محمد جواد ظریف» آلرژی دارند. در مقابل، عاشق واژگانی همچون «جنگ»، «مرگ»، «نابودی»، «انتقام»، «تحریم» و بیشتر از همه «بستن تنگه هرمز» هستند. در قاموس فکریشان تسامح و تساهل، حداقلیترین جایگاه و رجوع به قدرت سرد، بالاترین مرتبه زیباییشناختی. هر از چند گاهی باید دیگران را تهدید به جنگ کنند. در اوج مذاکرات صلح دستگاه دیپلماسی، از جنگ سخن میگویند. هر گونه صلح را «خسارت محض» و «توطئه» علیه منافع کشور مینامند.
۶- منابعی دارند ناب، آنهم سری و اختصاصی: هزینهتراشان منابعی دارند ناب؛ آنقدر ناب که گاهی مخاطب را به تردید وا میدارد که شاید با عالم غیب در ارتباطاند. منابعی سری و اختصاصی که خاص خودشان است. منابعشان گاهی از دستگیری جاسوس در تیم مذاکرهکننده ایران در برجام، گاهی از توافق هفتگانه ایران با آمریکا و گاها از وصل بودن نهاد ریاست جمهوری با «آمدنیوز» خبر میآورند. حتی منابعشان چنان ناب است که نامزد عدنان خاشقجی را به بیژن نامدار زنگنه، وزیر نفت دولت دوازدهم متصل میکند!
۷- تحریمها کشکاند در اندرون آش!: در منظومه فکری هزینهتراشان، تحریمها علیه ایران پشیزی نمیارزاند! تحریمها مرکب بی ارزش روی کاغذی هستند که باید در سطل زباله انداختشان. تحریمها کاغذ پارهاند و تاثیرشان هیچ است. البته تحریمها نه تنها تهدید نیستند، بلکه فرصتاند! فرصت برای رهایی از جور تعامل با مستکبران جهانخوار. ایدهشان این است، آنقدر تحریم کنند تا تحریمدانشان پاره شود! تحریم فرصت تمرین استفامت و خودکفاییست و نه آنچنان که غربگرایان میگویند تهدید. خلاصه اینکه تحریمها کشکاند، کشک!
۸- میانهورها خائناند و تعاملخواهان یاوهگو: دشمنان خونی هزینهتراشان، طرفداران مذاکره و میانهورها است. حساسیت عجیبی به واژه «میانه» دارند. از دید آنها یا باید همفکرشان بود یا مخالفشان. اینکه از اعتدال سخن گفته شود، عین خیانت هستند. نه حتی روایت صحیحتر از دیدشان این است: «میانهروها خائناند.» مصداق میخواهید بیاید این نمونه: «حسن روحانی، رئیسجمهور سابق با MI۶ (سازمان اطلاعاتی انگلستان) و محمد جواد ظریف، وزیر خارجه سابق با سازمان اطلاعات و امنیت اسرائیل (موساد) وصل هستند! آنها آنقدر از میانهرها متنفراند که برای استعفای طریف نیز در بهارستان (مجلس) شیرینی پخش میکنند.
۹- خود عالمپندارانِ همه چیزدان و بیباک: افزون بر همه چیز، هزینهتراشان چه القابی که ندارند. «دکتر»، «استاد» و «نظریهپرداز»؛ البته آنهم بدون ارائه مدرک دانشگاهی مستند! مدعی داشتن دانشی کمنظیر هستند و در همه امور صاحبنظراند. از هر حوزهای بگویی، آنها دریایی هستند که میخواهند قطراتی از خود را به تو عنایت بخشند. حتی آن قدر جایگاهشان رفیع است که به صورت خودخوانده «کسینجر جهان اسلام» نیز نامیده میشوند. در هر زمینهای که بگویید، صاحب تز اند؛ آنهم چه تزهای ناب و کمنظیری! در ورزش، فیزیک کوانتوم، صنعت و توریسم متخصصاند؛ از اشراف دانش سیاسیشان که دیگر نگوایم.
در کنار دانشبیکران، بیباک هم هستند! نه از قانون میترسند و نه از هیچ شخصی. هر سخنی را که اراده کنند بر زبان میرانند. هر تز نابِ جنجالسازی به ذهنشان برسد، بدون واهمه طرح میکنند. حتی پیشآمده که اصلاحطلبان داخل کشور را به تکهتکه شدن در کف خیابانها نیز تهدید میکنند. خلاصه این که بسیار نترسند و بیباک!
۱۰- «ایرانهراسان» دوستشان دارند!: از عجایب روزگار این است که غالب تز هزینهتراشان همان اصولیست که ایرانهراسان در خارج از کشور مطرح میکنند. حتی پروژه ایرانهراسی بر مدار اظهارات آنها میچرخد. فکر میکنند و فکر میکنند، یکباره از بستن استراتژیکترین آبراهه بینالمللی سخن میرانند؛ یعنی «تنگه هرمز.» گاهی هم در کمال ناباوری از ساخت بمب اتم سخن میرانند. گویی ایدهپردازان ایران هراسی در انتظاراند آنها سخن بگویند و بلافاصله با سخنانشان، جوسازی ضدایرانی صورت بگیرد.
خلاصه اتحادی نانوشته میان آنها و پروژه ایرانهراسی برقرار است. محبوب رسانههای تندرو (نه حتی میانهور) صهیونیستی نیز هستند. در مجموع تنها آورده این طیف تنها یکیست: «هزینهتراشی و ارائه تصویر بازیگر غیرمعمول (غیرعقلانی) از ایران در نظام بینالملل.»
منبع: سایت انتخابمنبع: آفتاب
کلیدواژه: تنگه هرمز بمب اتم بستن تنگه هرمز تنگه هرمز تحریم ها آن قدر
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت aftabnews.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «آفتاب» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۶۹۵۵۹۱۵ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
هزینه فایده سفر رئیس جمهور به پاکستان
محمد حسین بنی اسدی، سرکنسول سابق ایران در لاهور پاکستان و کارشناس مسائل شبه قاره در یادداشتی برای جماران نوشت:
ابراهیم رئیسی، رئیس جمهور کشورمان بهدعوت آقای شهباز شریف نخست وزیر پاکستان، در راس یک هیئت عالی رتبه سیاسی ، اقتصادی ، امنیتی و فرهنگی و به منظور یک دیدار سه روزه رسمی در تاریخ سوم اردیبهشت وارد اسلام آباد پایتخت پاکستان شد . ابراهیم رئیسی پس بازدید از دو شهر بزرگ لاهور و کراچی در تاریخ پنجم اردیبهشت این کشور را به مقصد سریلانکا ترک کرد.
ابراهیم رئیسی در بدو ورود به اسلام آباد از سوی آقای ریاض حسین پیرزاده وزیر مسکن پاکستان مورد استقبال قرار گرفت . رییس جمهور کشورمان در کاخ نخست وزیری مورد استقبال شهباز شریف نخست وزیر قرار گرفت و طی اقامت در اسلام آباد علاوه بر نخست وزیر با آصف علی زرداری رئیس جمهور ، ایاز صادق رئیس مجلس نمایندگان، یوسف رضا گیلانی رئیس مجلس سنا و ژنرال عاصم منیر فرمانده ارتش پاکستان دیدار و گفتگو کرد.
طبعا در این گفتگوها طیف گسترده ای از موضوعات سیاسی، اقتصادی، امنیتی، فرهنگی در حوزه دوجانبه، منطقه ای و بین المللی مورد گفتگو و تبادل نظر قرار گرفت که منجر به امضای هشت فقره سند شامل ٣ توافقنامه و ۵ یادداشت تفاهم مشترک بین ایران و پاکستان به شرح زیر شد : ١. موافقتنامه امنیتی ٢. موافقتنامه قضایی در امور مدنی و تجاری ٣. موافقتنامه در امور بهداشت دامی ۴. یادداشت تفاهم ایجاد مناطق آزاد و مناطق ویژه اقتصادی ۵. یادداشت تفاهم توسعه منابع انسانی پاکستان ۶. یادداشت تفاهم تبادل فیلمهای سینمایی ٧. یادداشت تفاهم شناسایی متقابل استاندارد ٨. یادداشت تفاهم همکاری های حقوقی .
سرانجام این دیدار با صدور یک بیانیه مشترک مرسوم در سفرهای سطح بالا به اتمام رسید و آقای رئیسی اسلام آباد را به مقصد لاهور و کراچی ترک کرد.
دیدار رییس جمهور به پاکستان قبل از تنش اخیر بین ایران و اسرائیل تنظیم شده بود و ارتباطی با تحولات اخیر در آسیای غربی نداشت.گرچه توسط برخی شخصیتها اشاراتی به اقدام شجاعانه ایران در هدف قرار دادن اسرائیل شد.
طی این سفر رسانه های پاکستان در سطح گسترده ای به پوشش خبری پرداختند. در سفر به لاهور و کراچی نیز مجموعه ای از برنامههای عمدتا فرهنگی و دیپلماسی عمومی برای رئیس جمهور و همسرش تدارک دیده شد که انعکاس گسترده ای در ایران و پاکستان داشت. در نظامهای فدرال مانند پاکستان سروزیر ایالت یا استاندار و وزیران ایالات هیچگونه اختیار مذاکره و تبادل نظر در امور کلان مثل سیاست خارجی، دفاعی، امنیتی و اقتصادی ندارند و صرفا سفر رئیس جمهور به این دو ایالت در چارچوب دیپلماسی عمومی قابل ارزیابی است .
تبادل سفر و گفتگو های مستمر و مستدام در سطوح عالی بین دو کشور همسایه امری پسندیده و ضروری است مشروط بر اینکه اینگونه سفرها به نتایج ملموس منجر و موازین معمول و تشریفاتی در شأن دو کشور نیز مراعات شود. به تعبیری مورد اشتیاق طرفین و به صورت مرضی الطرفین صورت گیرد ، در این سفر مواردی احساس می شود که نشان از عدم اشتیاق طرف پاکستانی می دهد از جمله در حوزه تشریفات و استقبال از رئیس جمهور کشورمان نوعی عقب گرد نسبت به گذشته احساس می شود .
به یاد دارم در سفر آقای روحانی به اسلام آباد در سال ۹۵ که شخصا شاهد بودم در همین فرودگاه شخص نواز شریف نخست وزیر وقت در پایین پلکان هواپیما از آقای حسن روحانی استقبال کرد و به نشانه احترام چند توپ نیز شلیک شد، به هنگام خروج نیز شخص رئیس جمهور آقای ممنون حسین در فرودگاه مهمان را بدرقه کرد و طی اقامت کوتاه آقای حسن روحانی دو مراسم ضیافت نخست وزیر و رئیس جمهور پاکستان برگزار شد.
اکنون در این سفر حضور وزیر مسکن پاکستان آقای ریاض حسین پیرزاده جای پرسش است و در عرف دیپلماتیک نوعی کاهش مراسم تشریفات سفر تعبیر می شود.
دست آوردهای سفر شامل هشت فقره سند فوق الذکر ، نامگذاری خیابانی به نام ایران ، دکترای افتخاری به رئیس جمهور ، بیانیه مشترک و چند مراسم فرهنگی و باز دید از چند مکان فرهنگی برای رییس جمهور و همسرش در مجموع از وزانت و اعتبار در چنین سطحی برخوردار نیستند.
اسناد امضاء شده در این سفر نیز از اهمیت و جایگاه خاصی حکایت نمی کند، به ویژه یادداشت تفاهم ها در شأن یک چنین دیدار عالی رتبه نیست و حتی در سفر مدیران میانی نیز قابل حصول بود .
هدفگذاری ده میلیاردی مبادلات تجاری بین دو کشور نیز با توجه به تحریمهای ایران و تاکید پاکستان بر رعایت این تحریم ها اقدامی حساب شده تلقی نمی شود به ویژه اینکه طی چند دهه گذشته دو کشور حتی نتوانسته اند سطح مبادلات خود را به ۵ میلیارد برسانند، حال ناگهان سطح ۱۰ میلیارد دلار را هدف گذاری کرده اند. همزمان با این سفر سخنگوی وزارت خارجه آمریکا بار دیگر پاکستان را تهدید به تحریم کرد و گفت احتمال تحریم کشورهایی که به دنبال همکاری تجاری با ایران هستند وجود دارد.
مبتکر هدفگذاری سطح ده میلیارد دلاری بین دو کشور باید روشن سازد در حالی که چندین سال است ایده شعار پنج میلیاردی توسط ایران ناکام مانده، حال چگونه و با چه ابزاری ده میلیارد دلار هدفگذاری شده آنهم با وحود تحریم ها و ارتباط نداشتن ایران با نهادهای اقتصادی جهان .
صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران قبل از سفر رئیس جمهور کلیپی از میزان مبادلات تجاری ایران و پاکستان را با رقم حدود دو میلیارد دلار صادرات ایران و ۶۷۳ میلیون دلار صادرات پاکستان به ایران پخش کرد. رئیس جمهور نیز از هدف گذاری ۱۰میلیارد دلاری برای مبادلات تجاری بین دو کشور سخن به میان آورد، این در حالی است که تحریم های ایران عملا تجارت مستقیم با پاکستان را مختل کرده است.
سفر رئیس جمهور به دو شهر بزرگ لاهور و کراچی بسیار به جا و مناسب ارزیابی می شود ولی باید این نکته را در نظر داشت که مردم پاکستان به طور کلی نسبت به ایران از چنین ابراز احساسات و علاقه ای برخوردارند و لذا نباید آن را محدود و منحصر به این سفر آقای رئیسی کرد . این علاقه پاکستانیها به ایران ریشه در تاریخ ، فرهنگ و پیوندهای مشترک تمدنی دارد که در نتیجه این عوامل و عناصر ، همدردی و همدلی و همراهی مردم پاکستان نسبت به ایران را ایجاد کرده است.
و اما ارزیابی نهایی از سفر رئیس جمهور به پاکستان:
تشریفات سطح پایین و دو روز سفر به لاهور و کراچی از نظر برخی بیانگر آن است که این سفر به اصرار طرف ایرانی صورت گرفته تا آقای رئیسی برای سفر به سریلانکا مستمسک سفر پاکستان را داشته باشد . پاکستانیها در مراودات با کشورهایی مثل ایران به امتیازات اقتصادی چشم دوخته اند همان انتظاری که از عربستان و سایر کشورهای عربی دارند. ولی از قرار معلوم نسبت به امتیاز مالی از ایران مایوس شده و از طرف دیگر دندان های ما را شمرده و ذائقه مسئولین را تشخیص داده اند. از این رو با اظهارات ستایش گونه و مدیحه سرایی از قدرت و شوکت و عظمت ایران در گذشته و حال دل ما را خوش کنند. در این سفر هم برخی چهره ها از ایران بهعنوان پادشاه جهان اسلام و شیر خاور میانه یاد کردند و البته از اینکه دل ما از عملیات وعده صادق خنک شده، سخن گفتند. ظاهراً این شگرد پاکستانیها جواب هم داده و رضایت طرف ایرانی را نیز جلب کرده است.
قبل از انقلاب در پاکستان ، ایران از جایگاه ویژه ای برخوردار بوده ولی طی چهار دهه گذشته به مرور این جایگاه ایران تقلیل یافته و عربستان و کشورهای حوزه خلیج فارس جای آن را گرفته اند به طوریکه شهباز شریف اولین سفر خارجی خود را به عربستان اختصاص داد و متعاقب آن، وزیر خارجه عربستان در صدر یک هیئت اقتصادی و سیاسی به اسلام آباد سفر کرده و پیرامون چگونگی سرمایه گذاری در پاکستان به مذاکره پرداخت. قرار است در آینده نزدیک، یک هیئت شامل شرکتهای عربستانی برای اجرای این تفاهمات به پاکستان سفر کنند.
پاکستان زمانیکه انتظارات خود از ایران را عملی نمی بیند و از سوی دیگر روابط را در یک فاز بی اعتمادی و بعضآ چالشی مثل تشکیل گروه زینبیون، موشکپرانی و گروههای تجزیه طلب و تروریست می بیند طبیعی است که روی روابط با عربستان تمرکز بیشتری کند و به ایران صرفا نگاه نمایشی برای استفاده داخلی داشته باشد.
در مجموع سطح تشریفات پایین که پاکستان برای رئیس جمهور قائل شد و اسناد نه چندان مهم امضاء شده و دست آوردهای ناچیز سفر بیانگر این است که اینگونه سفرها ی تشریفاتی و تجملاتی بیشتر با پیگیری ایران صورت گرفته که وزارت خارجه مدیریت آن را به عهده داشته و احتمالا حوزه سیاسی و اقتصادی وزارت خارجه بیشتر به خاطر کسب اعتبار سعی در متقاعد کردن عالی ترین مقامات از جمله رئیس جمهور به انجام سفر نموده در حالیکه شأن و جایگاه رئیس جمهور کشور به مراتب بیش از این است که خرج اینگونه سفر های تشریفاتی با دست آوردهای اندک شود.
به نظر می رسد حوزه پاکستان در وزارت خارجه توجه ویژه شخص وزیر و سازمانهای نظارتی به برنامه ریزی های سطحی کسانیکه تجربه لازم را در امور پاکستان ندارند و با دادن اطلاعات نادرست تصمیم گیران کلان را دچار اشتباه کرده و اعتبار کشور را قربانی امیال اداری و صنفی خود می سازند، طلب می کند.
روابط با پاکستان برای ایران اهمیت حیاتی دارد و ایجاب می کند به جای این سفرهای تشریفاتی با دست آوردهای ناچیز به موارد و مطالب عمیق و سرنوشت ساز تامین کننده منافع ملی ایران تمرکز شود وگرنه فرصتهای موجود از بین می رود به طوری که ترمیم آنها در آینده پر هزینه و ناممکن خواهد بود.